جلیل بهرامی‌نیا فردا سالروز درگذشت مهندس ادب است؛نماینده شایسته و خودشناس مردم سنندج و کامیاران در مجلس شورای اسلامی؛ شخصیتی با قابلیت واقعی نمایندگی و معنابخش دموکراسی پارلمانی؛زیرا کارایی سیستم پارلمانی در مهار قدرت و پاسبانی عدالت،وابسته به نوع شخصیت نمایندگان است؛نماینده اگر خودباوری لازم برای حفظ اصالت مردمی و شهامت لازم برای طرح و پیگیری مطالبات مردم را نداشته باشد،نظام پارلمانی را می گنداند و و آبروی دمکراسی را بر باد می دهد در حدی که طرح نام انتخابات روان مردم را می خراشد و مدافعان این نوع حکمرانی را در معرض تمسخر عموم قرار می دهد! مهندس ادب،فردی مؤدب به معنای واقعی کلمه بود و از ادب، یعنی تنظیم رفتار در پرتو موقعیت برخوردار بود؛او جایگاه خویش به عنوان نماینده مردم و مسئول حفظ عزت و مدافع حقوق آنان درک می کرد؛ به برکت غنای نفس و ثروتمندی، فردی سیرچشم، خودباور و خود ارجمند پندار بود؛چنان نبود که فریفته رعنایی طماعانه قدرت پرستان شود و با قبول حمایت های وابستگی آور،از همان آغاز کار استقلال خود را به ثمن بخس بفروشد و خادم منافع فرادستان شود؛ سطح شخصیتی اش چنان لارج و والا بود که موقعیت نمایندگی را فرصتی برای درافتادن با رقبا و مهره چینی اداری بر مبنای خودنمایی و تشفی خاطر، نمی دانست؛ادبیاتش فاخر بود و در عین تعلق به جناح راست، چون ادب صفت مشبهه اش بود، خوی تحکم و ادبیات انحصار طلبانه نداشت؛نوع منش او، هم متناسب با شأن نمایندگی بود و هم موافق خصائل روحی و توقعات مردم کورد و عزت و متانت اش، او را در ژرفای دل مردمش جا داده بود و انبوه تشییع کنندگان و اشک های گرمی که بر جنازه سردش ریختند گواه درستی این ادعاست! در این روزگار که متأسفانه کارکرد پارلمان و سطح نمایندگی بر خلاف جایگاه نظری و ساختاری شان،در عمل افول یافته و شوق و امید چندانی بر نمی انگیزد،نو کردن خاطره مهندس ادب علاوه بر آن که یک وظیفه اخلاقی در عرصه سیاسی کوردی است،نوعی تسلی روانی و نوازشگر نوستالژی گونه حس کسانی نیز هست که در تعارض دلبستگی نظری به فعالیت دموکراتیک از یک سو و دلزدگی عملی از سوی دیگر، آرامش کاذبی را در شعر و تاریخ جستجو می کنند! زنده باد یاد و ادب اخلاقی و سیاسی مهندس ادب!